نشر و بازگویی مطالب و پرونده ها با موضوعات کیفری

نشر و بازگویی مطالب و پرونده ها با موضوعات کیفری

نشر و بازگویی مطالب و پرونده ها با موضوعات کیفری

نشر و بازگویی مطالب و پرونده ها با موضوعات کیفری

در چه صورتی خیانت در امانت جرم است؟

خیانت در امانت جرمی است که تحقق آن براساس سپردن مال از سوی مالک قانونی به شخصی دیگر می باشد. حال اگر فردی که مال به وی سپرده شده است، از بازگرداندن آن در هنگام مطالبه از سوی مالک خودداری کند و یا مال را صرف منظوری غیر از آنچه که مالک تعیین نموده، خیانت در امانت به وقوع می‌پیوندد.


لازم به یادآوری است که در جرم خیانت در امانت، مالک، مال خود با رضایت و به شرط استرداد یا رساندن به مصرف معین در اختیار امین قرار داده است اما امین پس از اخذ مال، مرتکب خیانت می شود.

 


در چه صورتی خیانت در امانت جرم است؟


به طور خلاصه می‌توان گفت، جرم «خیانت در امانت» در صورتی محقق می‌شود که رابطه حقوقی امانی میان مالک و امین برقرار شده باشد. یعنی اگر خائن برخلاف رضایت مالک و توسط خودش، مال را تصاحب کرده باشد، جرم تحقق‌یافته از مصادیق سرقت خواهد بود نه خیانت در امانت. در زمانی که مالک مال را مطالبه می‌‌نماید و امین با سوء نیت (قصد عدم استرداد و ضرر زدن به مالک) از بازگرداندن آن خودداری نماید، چه مال موجود باشد یا قبلا تلف یا مصرف شده باشد، جرم محقق خواهد شد.

البته باید این عدم استرداد همراه با سوء نیت باشد، یعنی اگر امین در هنگام مطالبه به هر دلیلی بدون اینکه قصد عدم بازگرداندن و ضرر زدن به مالک را داشته باشید، از بازگرداندن مال ناتوان باشد، جرمی در میان نخواهد بود.

برای مثال بدون تقصیر، مال از بین می‌رود و در این زمان هرچند به هر حال باید مال جبران گردد و عین آن مال و یا قیمت آن به صاحب مال بازگردانده شود و استرداد امکان پذیر نیست، لیکن جرمی صورت نگرفته است. می‌باشد می‌باشد.

جرم خیانت در امانت در محلی به وقوع می‌‌پیوندد که مالِ به امانت سپرده شده، مطالبه می‌‌گردد و امین از استرداد آن خودداری می‌کند


اقدام حقوقی علیه خیانتکار


برای اقدام حقوقی علیه خیانتکار جمع آوری مستندات زیر الزامی است:

اثبات «سپردن مال» که می تواند از طریق رسید دریافت مال، شهادت شهود یا مطلع صورت پذیرد.

اثبات «درخواست استرداد مال» که می‌تواند از طریق شهود، مطلع، مستندات کتبی اعم از مراودات در فضای مجازی (پیغام های مکتوب رد و بدل شده در سیستم پیامک) و ارسال اظهارنامه صورت پذیرد.

ثبات «عدم استرداد موضوع امانت» که از طریق اظهارنامه بدون پاسخ صورت می‌پذیرد.

 

ثبت شکایت


به طور معمول مراجع رسیدگی کننده درخواست دارند که پیش از ثبت شکایت، اظهارنامه بدون پاسخ را ملاک عمل قرار داده و پرونده را به دادسرای آن محل ارجاع می‌دهد.

لازم به یادآوری است که ثبت تمامی جرایم در وهله اول در دادسرا (محل وقوع جرم) صورت می‌‌گیرد. دادسرا با توجه به دلایل ارائه شده از سوی شاکی منطبق بر مستندات ذکر شده، اقدام به تحقیقات می‌نماید و در نهایت یا جرم را محتمل دانسته و پرونده را با کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده یا اساساً جرمی اتفاق نیفتاده و با صدور قرار منع تعقیب، شکایت را رد می‌‌نماید.

 

مجازات خیانت در امانت


مجازات مرتکب جرم خیانت در امانت بر اساس ماده ۶۷۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، حبس از ۶ ماه تا سه سال است همچنین قانونگذار در ماده ۶۷۳ قانون یاد شده، برای سوء استفاده از سفید مهر یا سفید امضا، یک تا سه سال حبس تعیین کرده است.

 

 

خیانت در امانت جرمی است که تحقق آن براساس سپردن مال از سوی مالک قانونی به شخصی دیگر است.

حال اگر فردی که مال به وی سپرده شده است، از بازگرداندن آن در هنگام مطالبه از سوی مالک خودداری کند و یا مال را صرف منظوری غیر از آنچه که مالک تعیین نموده، خیانت در امانت به وقوع می‌پیوندد.  

خیانت در امانت جرمی است که تحقق آن براساس سپردن مال از سوی مالک قانونی به شخصی دیگر است.

حال اگر فردی که مال به وی سپرده شده است، از بازگرداندن آن در هنگام مطالبه از سوی مالک خودداری کند و یا مال را صرف منظوری غیر از آنچه که مالک تعیین نموده، خیانت در امانت به وقوع می‌پیوندد.

لازم به یادآوری است که در جرم خیانت در امانت، مالک، مال خود با رضایت و به شرط استرداد یا رساندن به مصرف معین در اختیار امین قرار داده است اما امین پس از اخذ مال، مرتکب خیانت می شود.

در چه صورتی خیانت در امانت جرم است؟


به طور خلاصه می‌توان گفت، جرم «خیانت در امانت» در صورتی محقق می‌شود که رابطه حقوقی امانی میان مالک و امین برقرار شده باشد؛ یعنی اگر خائن برخلاف رضایت مالک و توسط خودش، مال را تصاحب کرده باشد، جرم تحقق‌یافته از مصادیق سرقت خواهد بود نه خیانت در امانت.

در زمانی که مالک مال را مطالبه می‌‌نماید و امین با سوء نیت (قصد عدم استرداد و ضرر زدن به مالک) از بازگرداندن آن خودداری نماید، چه مال موجود باشد یا قبلا تلف یا مصرف شده باشد، جرم محقق خواهد شد.

البته باید این عدم استرداد همراه با سوء نیت باشد، یعنی اگر امین در هنگام مطالبه به هر دلیلی بدون اینکه قصد عدم بازگرداندن و ضرر زدن به مالک را داشته باشید، از بازگرداندن مال ناتوان باشد، جرمی در میان نخواهد بود.

برای مثال بدون تقصیر، مال از بین می‌رود و در این زمان هرچند به هر حال باید مال جبران گردد و عین آن مال و یا قیمت آن به صاحب مال بازگردانده شود و استرداد امکان پذیر نیست، لیکن جرمی صورت نگرفته است.

جرم خیانت در امانت در محلی به وقوع می‌‌پیوندد که مال به امانت سپرده شده، مطالبه می‌‌گردد و امین از استرداد آن خودداری می‌کند.




اقدام حقوقی علیه خیانتکار


برای اقدام حقوقی علیه خیانتکار جمع آوری مستندات زیر الزامی است:

اثبات «سپردن مال» که می تواند از طریق رسید دریافت مال، شهادت شهود یا مطلع صورت پذیرد.

اثبات «درخواست استرداد مال» که می‌تواند از طریق شهود، مطلع، مستندات کتبی اعم از مراودات در فضای مجازی (پیغام های مکتوب رد و بدل شده در سیستم پیامک) و ارسال اظهارنامه صورت پذیرد.

ثبات «عدم استرداد موضوع امانت» که از طریق اظهارنامه بدون پاسخ صورت می‌پذیرد.

ثبت شکایت

به طور معمول مراجع رسیدگی کننده درخواست دارند که پیش از ثبت شکایت، اظهارنامه بدون پاسخ را ملاک عمل قرار داده و پرونده را به دادسرای آن محل ارجاع می‌دهد.

لازم به یادآوری است که ثبت تمامی جرایم در وهله اول در دادسرا (محل وقوع جرم) صورت می‌‌گیرد.

دادسرا با توجه به دلایل ارائه شده از سوی شاکی منطبق بر مستندات ذکر شده، اقدام به تحقیقات می‌نماید و در نهایت یا جرم را محتمل دانسته و پرونده را با کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده یا اساسا جرمی اتفاق نیفتاده و با صدور قرار منع تعقیب، شکایت را رد می‌‌نماید.

مجازات خیانت در امانت

مجازات مرتکب جرم خیانت در امانت بر اساس ماده ۶۷۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، حبس از ۶ ماه تا سه سال است.

همچنین قانونگذار در ماده ۶۷۳ قانون یاد شده، برای سوء استفاده از سفید مهر یا سفید امضا، یک تا سه سال حبس تعیین کرده است.

 

شروع به آدم ربایی چگونه است؟

شروع به آدم ربایی چگونه است؟


در تبصره ماده ۶۲۱ مجازات شروع به آدم ربایی نیز تعیین شده بود که سه تا پنج سال در نظر گرفته شده بود ولی طبق قانون جدید کاهش مجازات حبس های تعزیری مجازات شروع در تبصره نسخ شد و شروع طبق قواعد عام شروع یعنی ماده ۱۲۲ قانون مجازات اسلامی عمل می شود.

یعنی مجازات آن حبس درجه پنج یعنی دو تا پنج سال در صورتی که با قصد این کار را انجام داده باشد محکوم می شود و در صورتی که قصد مطالبه وجه و انتقام نداشته یا حیله و عنف هم نباشد.

به حبس تعزیری یا شلاق یا جزای نقدی درجه شش که عبارت است از:

حبس بیش از شش ماه تا دو سال.

جزای نقدی بیش از بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا هشتاد میلیون (۸۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال.

شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه


شرایطی که باعث تشدید مجازات آدم ربایی می گردد چیست؟

اگر سن شخصی که ربوده شده از ۱۵ سال کمتر باشد.

ربوده شدن شخص توسط وسایل نقلیه چه موتوری و چه غیر موتوری باشد.

آسیب زدن به فرد ربوده شده چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی.

اگر فرد ربوده شده دچار آسیب حیثیتی گردد که این موضوع در مورد زنان و کودکان ربوده شده می‌باشد و اگر غیر از این باشد باید توسط شخص ثابت گردد.

بنا بر آنچه که در این نوشتار بدان پرداختیم جرم آدم ربایی از جمله جرایم بسیار مهم  کیفری میباشد.

از این جهت اتخاذ وکیل حاذق میتواند به شما در این زمینه کمک شایان نماید؛ زیرا در جرایم کیفری، مجازات های اتخاذی برای مجرم در اکثر مواقع حبس است و میتواند در صورت بی دقتی برای متهم بسیار گران تمام شود; بنابراین به شما توصیه میکنیم در این راستا از وکیل  دادگستری جرم آدم ربایی استفاده نمایید.

 

جرایم پزشکان

خیلی از مواقع پیش می اید که در بیمارستان ها به مشکلاتی با پزشکان برمیخوریم که متوجه نمی شویم دقیقا آن ها مرتکب جرم شده اند یا نه به همین منظور قصد داریم در این مقاله قصد داریم از جرایم پزشکان صحبت کنیم



ورود صدمه از طرف پزشک به بیمار

طبق ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی؛ هرگاه پزشک در معالجاتی که انجام می دهد موجب تلف یا صدمه بدنی گردد، ضامن دیه است، مگر آنکه عمل او مطابق مقررات پزشکی و موازین فنی باشد یا این که قبل از معالجه برائت گرفته باشد و مرتکب تقصیری هم نشود و چنانچه اخذ برائت از مریض به دلیل نابالغ یا مجنون بودن او، معتبر نباشد و یا تحصیل برائت از او به دلیل بیهوشی و مانند آن ممکن نگردد، برائت از ولی مریض تحصیل می شود.

در صورت عدم قصور یا تقصیر پزشک در علم و عمل برای وی ضمان وجود ندارد هر چند برائت اخذ نکرده باشد، ولی بیمار اعم از ولی خاص است مانند پدر و ولی عام که مقام رهبری است.

در موارد فقدان یا عدم دسترسی به ولی خاص، رئیس قوه قضاییه با استیذان از مقام رهبری و تفویض اختیار به دادستان های مربوطه به اعطای برائت به طبیب اقدام می نماید.

همچنین علاوه بر تقصیر پزشک حین معالجه ممکن است پزشک دستوراتی به دیگران بدهد، در این حالت نیز طبق ماده ۴۹۶ قانون مجازات؛ پزشک در معالجاتی که دستور انجام آن را به مریض یا پرستار و مانند آن صادر می نماید، در صورت تلف یا صدمه بدنی ضامن است، مگر آنکه مطابق ماده (۴۹۵) این قانون عمل نماید.

در موارد مزبور، هرگاه مریض یا پرستار بداند که دستور اشتباه است و موجب صدمه و تلف می شود و با وجود این به دستور عمل کند، پزشک ضامن نیست بلکه صدمه و خسارت مستند به خود مریض یا پرستار است.

در موارد ضروری که تحصیل برائت ممکن نباشد و پزشک برای نجات مریض، طبق مقررات اقدام به معالجه نماید، کسی ضامن تلف یا صدمات وارده نیست. تفاوت قصور و تقصیر پزشکی در چیست؟

در «تقصیر پزشکی» نوعی عمد موجود و اراده قبلی در آن دخالت دارد، منتها در «قصور پزشکی» نوعی غفلت وجود دارد که سهوا اتفاق می‌افتد.

تقصیر پزشکی مصادیقی دارد که عبارتند از: بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی، نبود مهارت و رعایت نکردن نظامات دولتی.

افشای اسرار بیمار

به این معنا که ه اطلاعاتی مرتبط با زندگی شخصی و شخص بیمار است نباید فاش بشود و باید بین خود بیمار و پزشک باقی بماند

مطابق ماده (۶۴۸) قانون مجازات اسلامی؛ اطبا و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می شوند، هر گاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشا کنند، به سه ماه و یک روز تا یک سال و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی، محکوم می شود.

طبق ماده فوق افشای اسرار بیماران جرم است، مگر در مواردی که قانون مجاز دانسته باشد.

افراد مشمول ماده باید به مناسبت شغل یا حرفۀ خود، محرم اسرار شده باشند؛ مانند پزشک، وکیل که در موارد غیرمجاز اسرار را افشا نمایند.

طبق ماده ۱۷ قانون جرایم رایانه ای:

"هر کس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد".

سقط جنین

ماده ۶۲۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ مقرر داشته: «اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که به عنوان طبابت یا مامایی یا جراحی یا داروفروشی اقدام می‌کنند، وسایل سقط جنین را فراهم سازند یا مباشرت به اسقاط جنین کنند، به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت خواهد پذیرفت

شرایط و موارد پرداخت دیه ناشی از سقط جنین عمدی، قواعد عمومی دیات است و در سه مورد سقط جنین عمدی، سقط جنین خطای محض و سقط جنین شبه عمد به وجود می آید.

در خصوص دیه سقط جنین مهم ترین مسئله تعیین شخص مسئول است که بر حسب مورد ممکن است مادر، پدر، پزشک، داروفروش و سایر اشخاص ثالث باشند که به دنبال ارتکاب جرم یا بی احتیاطی باعث سقط جنین شده اند.

صدور گواهی خلاف واقع

طبق ماده ۵۳۹ قانون مجازات بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵:

"هرگاه طبیب تصدیق‌نامه برخلاف واقع درباره شخصی برای معافیت از خدمت در ادارات رسمی یا نظام وظیفه یا برای تقدیم به مراجع قضائی بدهد به حبس از شش ماه تا دو سال یا به سه تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد و هرگاه تصدیق‌نامه مزبور به واسطه اخذ‌مال یا وجهی انجام گرفته علاوه بر استرداد و ضبط آن به عنوان جریمه، به مجازات مقرر برای رشوه‌گیرنده محکوم می‌گردد".

مصداق ماده در مورد کسی است که واقعا طبیب باشد؛ یعنی ﺑﺎﻳﺪ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﻋﻨﻮان ﻃﺒﻴﺐ را داﺷﺘﻪ باشد و ﺁﻣﻮزش هاﯼ ﻻزم در رﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ را ﺑﻪ اﺗﻤﺎم رﺳﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ و ﮔﻮاهی ﻧﺎﻣﻪ اﯼ ﮐﻪ او را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﻳﺪ را اﺧذکرده باشد.

ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ داروﺳﺎزان، داﻣﭙﺰﺷﮑﺎن، ﻗﺎﺑﻠﻪ، داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ و ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺘﺼﺪﻳﺎن ﻋﻠﻮم واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ از ﺷﻤﻮل ﻣﺎدﻩ ۵۳۹ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺠﺎزات اﺳﻼﻣﯽ ﺧﺎرج هستند.

چنانچه پزشک در مقابل عمل، مال یا پولی بگیرد به مجازات رشوه گیرنده محکوم می‌شود.

جرم موضوع ماده، تصدیق خلاف واقع است، باید ﻣﺘﻦ گواهی ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ وﺟﻮد ﺑﻴﻤﺎرﯼ ﻳﺎ ﻧﻘﺺ ﻋﻀﻮ ﺑﺮﺧﻼف ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻣﺜﻼ ﻣﺘﻬﻤﯽ را ﻣﺤﮑﻤﻪ اﺣﻀﺎر ﮐﺮدﻩ و او ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮد و ﭼﻮن ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺬر ﻣﻮﺟﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﮔﻮاهﯽ ﺧﻼف واﻗﻊ دائر ﺑﺮ وﺟﻮد ﻣﺮض از ﻃﺒﻴﺐ اﺧﺬ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﺤﮑﻤﻪ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ، اساسا جعل محسوب نمی‌شود.

گواهی پزشکی باید متضمن اسم پزشک بوده باشد و توسط پزشک امضا شود، در غیر این صورت نوشته فاقد اعتبار است.

خودکشی با همکاری پزشک

خودکشی در حقوق  کیفری ایران جرم نیست منتها معاونت در آن جرم است و خودکشی مساعدت شده که کمک پزشک به خودکشی است، جرم است.

جعل عـناوین پزشـکی

ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسـلامی در تعریف جعل مقرر نموده: «جعل‌ و تعزیر‌ عبارتند‌ از: سـاختن نـوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشـخاص رسـمی‌ یا‌ غیررسمی‌ خراشیدن یا تراشیدن یا…. به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر‌ اینـها‌ بـه‌ قصد تقلب»

در مواردی شـخصی با نشان دادن مدارک تقلبی و جعلی‌ به‌ وسیله‌ وسایل الکترونیکی خود را پزشک معرفی می نـماید.

در این فـرض بنابر ماده ۵۲۳ و همچنین‌ ماده ۶ قـانون جـرایم رایانه ای ۱۷ شـخص بـنابر قـوانین کلی درباره جـعل‌ قابل‌ مجازات‌ است و جعل الکترونیکی در این مصادیق خصوصیتی ندارد تا فاعل آن قابل مجازات نباشد.

همچنین هنگامی که شخص بدون ارائه مـدرکی خـود را‌ پزشـک‌ مـعرفی‌ و اقـدام به فعالیت هـای پزشـکی نماید، ضمانت اجرایی وضع نشده است پ.

البته شخصی که عنوان پزشکی‌ را‌ جعل‌ نماید، اگر چه از جهت جرم‌ جـعل‌ قـابل پیگرد نیست، اگر بدین وسیله مالی را از بیماران اخذ نماید‌، می‌ تواند در قالب جرم کلاهبرداری تحت‌ تعقیب کیفری قرار گیرد.

تاسیس موسسات پزشکی غیرمجاز

ماده‌ یک‌ قـانون مـربوط به مقررات امور پزشکی‌ و دارویی‌ و مواد‌ خوردنی‌ و آشامیدنی‌ مصوب ۲۹ خرداد‌ ماه‌ ۱۳۳۴ در خصوص تـاسیس مـؤسسات پزشکی‌ غیر مجازمقرر داشته:

«ایـجاد هـر نوع‌ مؤسسه پزشـکی نـظیر‌ بیمارستان‌ زایشگاه‌، تیمارستان، آسـایشگاه، آزمـایشگاه، پلی‌کلینیک، مؤسسات فیزیوتراپی و الکتروفیزیوتراپی‌، هیدروتراپی‌، لابراتوار‌ و کارخانه‌های‌ داروسازی‌، داروخانه‌، درمانگاه، بخش تزریقات و پانسمان بـه هـر نام و عنوان باید با اجازه وزارت بـهداری و اخـذ پروانه مـخصوص بـاشد؛ مـتصدیان‌ مزبور ملزم به رعـایت مقررات مذکور در آیین نامه‌های‌ مربوط می‌باشند

و در ماده سه قانون فوق آمده: «هر کس بـدون داشـتن پروانه رسمی پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی بـه فـنون مـزبور اشـتغال ورزد یـا بدون اخذ پروانـه از وزارت‌ بهداری‌ اقدام‌ به تاسیس یکی از مؤسسات پزشکی مصرح در ماده یک نماید یا پروانه خود را به دیـگری واگـذار نـموده و یا پروانه دیگری را مورد استفاده قرار دهـد بـلافاصله مـحل‌ کـار‌ او از طـرف وزارت بهداری تعطیل و به حبس جنحه‌ای از شش ماه تا دو سال و پرداخت غرامت از پنج هزار ریال تا پنجاه هزار‌ ریال‌ محکوم‌ خواهد شد

تخلفات انتظامی پزشک

 به غیر از موارد فوق که جرایم پزشکی است که ممکن است پزشک مرتکب شود، پزشک ممکن است تخلفات انتظامی ای مرتکب شود که مرجع رسیدگی آن سازمان نظام پزشکی است.

مصادیق تخلفات انتظامی پزشک عبارتند از:

عدم‌ رعایت‌ موازین‌ شرعی‌ و قانونی‌ و مقررات‌ صنفی‌ و حرفه‌ای‌ و شغلی‌

سهل‌انگاری‌ درانجام‌ وظایف‌ قانونی‌

انتشار اسرار بیمار بدن رضایت ایشان

 

اعتراض ثالث اصلی چیست و مهلت آن چقدر می باشد ؟

یکی از روش های اعتراض به حکمی که دادگاه صادر کرده است، میتواند اعتراض به شخص ثالث نیز باشد .

طبق قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که در دعوای میان دو شخص حکم یا قرار صادر شود که حقوق شخص ثالثی را از بین ببرد، شخص ثالث این حق را دارد که در دادگاه نسبت به آن حکم اعتراض کند.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، انواع اعتراض شخص ثالث پیش بینی شده است که به اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری تقسیم می شود.

در این مقاله قصد داریم به بررسی اعتراض ثالث اصلی، دعوای اعتراض شخص ثالث اصلی و مهلت اعتراض ثالث اصلی خواهیم پرداخت.




اعتراض ثالث اصلی


بر اساس ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض شخص ثالث به دو نوع اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری تقسیم شده است.

این دو نوع اعتراض با یکدیگر متفاوت می باشند و احکام ویژه و خاص خود را دارا هستند؛ لذا یکی از انواع اعتراض ثالث، اعتراض ثالث بصورت اصلی است

طبق ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی باید در نظر داشته باشیم ، اعتراض ثالث اصلی عبارت است از اعتراضی که ابتدائا از طرف شخص ثالث صورت گرفته است؛ مانند اینکه شخص الف با ادعای مالکیت نسبت به یک کامیون و تحویل آن علیه شخص ب اقامه دعوا نموده است و حکم به نفع او صادر شده باشد، اما شخص ج بعنوان شخص ثالث خارج از دعوا، از حکم صادر شده آگاه می شود.

پس، با ادعای مالکیت، نسبت به حکم صادر شده اعتراض می کند که به آن، اعتراض ثالث اصلی گفته می شود

بنابراین، اعتراض شخص ثالث اصلی در مواردی مطرح می شود که شخص ثالث با هر وسیله ای از حکم صادر شده مطلع شود و نسبت به آن اعتراض نماید.


دعوای اعتراض شخص ثالث اصلی


بر اساس ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی، دعوای اعتراض ثالث اصلی باید به موجب دادخواست امکانپذیر است.

قانونگذار شرایط دادخواست اعتراض ثالث را پیش بینی نکرده است، اما این دادخواست مانند دادخواست نخستین باید سایر شرایط قانونی دادخواست را داشته باشد؛ در غیر اینصورت ضمانت اجراهای قانونی مربوط به آن اعمال می شود.

دادخواست اعتراض ثالث اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که حکم قطعی صادر کرده است.

اگر دادگاه صادر کننده رای دادگاه بدوی باشد، دادخواست اعتراض ثالث اصلی باید به دادگاه بدوی تقدیم شود، در صورتی که دادگاه صادر کننده رای، دادگاه تجدیدنظر باشد، دادخواست باید به دادگاه تجدید نظر تقدیم شود و در صورتی که از آن حکم فرجام خواهی شده باشد، دعوای اعتراض شخص ثالث در دیوانعالی کشور اقامه می شود.

همچنین، قانونگذار شیوه رسیدگی به اعتراض ثالث را پیش بینی نکرده است، اما در ماده 420 در خصوص اعتراض ثالث چنین پیش بینی شده است: "ترتیب دادرسی مانند دادرسی نخستین خواهد بود".

بنابراین ، در صورتی که دادخواست اعتراض ثالث اصلی تکمیل بوده و یا در موقع مقرر رفع نقص شود، باید به خوانده ابلاغ شود و وقت مقرر برای رسیدگی به آنان ابلاغ شود.

در دعوای اعتراض ثالث اصلی، خواهان دعوا، شخص ثالث معترض است و طرفین دعوایی که در آن رأیی بر علیه ثالث صادر شده است، خوانده دعوا محسوب می شوند.


مهلت اعتراض ثالث اصلی


به دلیل اینکه شخص ثالث در جریان رسیدگی به دعوا حضور ندارد و حکمی علیه وی صادر شده است، ممکن است حتی تا زمان اجرای حکم از آن حکم مطلع نشده باشد؛ به همین دلیل است که در قانون آیین دادرسی مدنی برای اقامه دعوای اعتراض ثالث مهلتی پیش بینی نشده است.

در نظر گرفتن مهلت برای اقامه دعوای اعتراض ثالث در صورتی این امکان وجود دارد که حکم به شخص ثالث ابلاغ شده باشد و از تاریخ ابلاغ، آن موعد را شمارش کنیم، در صورتی که شخص ثالث اصلا در دعوا حضور نداشته است تا حکم را به وی ابلاغ کرد

 

پیشگیری از جعل امضا ، چگونه؟

جعل اسناد از مصادیق بارز جهت کلاهبرداری است.

برخی از اسناد عاملی مهم در ارتباط میان فردی و شکل دهنده آن‌ها هستند به واسطه چک، سفته و مابقی این اسناد اعتباری بین افراد رد و بدل خواهد شد.



روش‌های جلوگیری از جعل چک:

جعل امضا روی چک درزمان صدور آن قابل تصور است، زیرا بعد از صدور چک، احتمال جعل کم‌تر است. بنابراین برای جلوگیری از جعل امضا راهکارهای زیر توصیه میشود:

۱-صاحب حساب امضائی داشته باشد که به سادگی نتوان آنرا جعل کرد. البته امضاهای شلوغ و پر از خطوط هم ممکن است دردسرساز شود. از این نظر که در صورت لزوم، تعیین اصالت بسیار سخت خواهد شد.
۲-امضای روی چک انحصاری صاحب حساب باشد. این کار باعث میشود که از نمونه امضا شما افراد کمتری مطلع شوند و یا اینکه برای صدورچک از خودکار اختصاصی که مخصوص تحریر و امضا چک باشد استفاده شود.
۳-دسته چک و یا برگ چک را در دسترس دیگران قرار ندهید و به صورتی نگهداری کنید که امکان دسترسی به آن برای دیگران غیر ممکن یا سخت باشد.

جعل امضا چک از دو حالت خارج نیست:

یا امضا صاحب حساب شبیه سازی می‌شود.
یا اینکه امضائی غیر از امضاء صاحب حساب درچک درج میشود.

به طور معمول کسی که امضا صاحب حساب را روی چک شبیه سازی یا به عبارت دیگر امضا او را جعل میکند، معمولا" از آشنایان صاحب حساب است؛زیرا کسی که صاحب حساب را ندیده و از امضا او بی اطلاع است ناگزیر امضائی غیر از امضا صاحب حساب را روی چک درج می‌کند. اگر جاعل (جعل کننده)، چک را پیدا یا آنرا سرقت کرده و از نمونه امضا صاحب حساب نیز بی اطلاع باشد، بهنام خود و با امضایی غیر از نمونه امضای موجود دربانک امضا می‌کند.